معنی اصطلاح -> پا از چیزی پایین تر نگذاشتن
به کم تر رضایت ندادن؛ چیز سطح پایین تری را نپذیرفتن
مثال:
برای خودش رویا می پروراند که روزی سیاست مدار بزرگی خواهد شد و پا از نخست وزیری پایین تر نمی گذاشت.
به کم تر رضایت ندادن؛ چیز سطح پایین تری را نپذیرفتن
مثال:
برای خودش رویا می پروراند که روزی سیاست مدار بزرگی خواهد شد و پا از نخست وزیری پایین تر نمی گذاشت.