کلمه جو
صفحه اصلی

پای کسی درکار یا درمیان بودن

اصطلاحات

معنی اصطلاح -> پای کسی [ در چیزی ] درکار / درمیان بودن
در چیزی دخالت داشتن
مثال:
1- در این ماجرا پای کله گنده ها درکار است.
2- اینجا پای همه ی ما درمیان است. همه باید به هم کمک کنیم.


کلمات دیگر: