معنی اصطلاح -> چاشنی کردنِ چیزی
چیزی را با زبان بازی و چرب زبانی فروختن؛ قالب کردنِ چیزی
مثال:
گالش پوسیده را به دوبرابر قیمت چاشنی کردن، این کاسبی نیست، این دزدی است.
چیزی را با زبان بازی و چرب زبانی فروختن؛ قالب کردنِ چیزی
مثال:
گالش پوسیده را به دوبرابر قیمت چاشنی کردن، این کاسبی نیست، این دزدی است.