( مثل آبی که بر یا روی آتش بریزند ) معنی اصطلاح -> مثل آبی که بر / روی آتش بریزند
چیزی که به سرعت مشکلی را حل کند / دردی را التیام بخشد / بیماری ای را درمان کند
مثال:
دارویی که این دکتر داد، دوروزه حالم را خوب کرد، مثل آبی بود که روی آتش بریزند.
چیزی که به سرعت مشکلی را حل کند / دردی را التیام بخشد / بیماری ای را درمان کند
مثال:
دارویی که این دکتر داد، دوروزه حالم را خوب کرد، مثل آبی بود که روی آتش بریزند.