( مصدر ) ۱ - مقید شدن گرفتار شدن . ۲ - عاشق شدن . ۳ - مواخذ گشتن .
پا بند شدن
فرهنگ فارسی
اصطلاحات
معنی ضرب المثل -> پا بند شدن
گرفتار و اسیر چیزی یا کسی شدن به دلیل انس و علاقه یا به دلایل اخلاقی و وجدانی.
گرفتار و اسیر چیزی یا کسی شدن به دلیل انس و علاقه یا به دلایل اخلاقی و وجدانی.
کلمات دیگر: