معنی اصطلاح -> پا پیش گذاشتن / نهادن
شروع کردن به کاری؛ پیشقدم شدن برای کاری
مثال:
گفتم این پسر کسی را ندارد، شما باید پا پیش بگذارید و زنی برایش پیدا کنید.
شروع کردن به کاری؛ پیشقدم شدن برای کاری
مثال:
گفتم این پسر کسی را ندارد، شما باید پا پیش بگذارید و زنی برایش پیدا کنید.