معنی اصطلاح -> صدتایک غاز
1- چیز بی ارزش
2- کاری که برای شخص چیزی به بار نیاورد / دست مزد قابل توجهی نداشته باشد
مثال:
1- این حرف های صدتایک غاز را کنار بگذارید، اینها هیچ نتیجه ای ندارند، جز وقت تلف کردن.
2- درس بخونم که چی؟ که آخرش برم مثل بابام کارمند بشم و یک عمر قلم صدتایه غاز بزنم و همیشه هَشتَم گروی نُهَم باشه؟
توضیح:
غاز در دوران قاجار واحد پولی معادل نیم شاهی بوده که به دلیل کم ارزش بودنش معنی عام پول بسیار کم و ناچیز را یافته و پس از منسوخ شدن آن واحد، به همین معنی در چند اصط. باقی مانده است ازجمله گفته می شود: "... یک غاز هم نمی ارزد. "
1- چیز بی ارزش
2- کاری که برای شخص چیزی به بار نیاورد / دست مزد قابل توجهی نداشته باشد
مثال:
1- این حرف های صدتایک غاز را کنار بگذارید، اینها هیچ نتیجه ای ندارند، جز وقت تلف کردن.
2- درس بخونم که چی؟ که آخرش برم مثل بابام کارمند بشم و یک عمر قلم صدتایه غاز بزنم و همیشه هَشتَم گروی نُهَم باشه؟
توضیح:
غاز در دوران قاجار واحد پولی معادل نیم شاهی بوده که به دلیل کم ارزش بودنش معنی عام پول بسیار کم و ناچیز را یافته و پس از منسوخ شدن آن واحد، به همین معنی در چند اصط. باقی مانده است ازجمله گفته می شود: "... یک غاز هم نمی ارزد. "