کلمه جو
صفحه اصلی

ضواه

لغت نامه دهخدا

( ضواة ) ضواة. [ ض َ ] ( ع اِ ) مثانه مانندی که از شرم ناقه برآیدپیش از ولادت. ( منتهی الارب ). || افزونی که بر گردن برآید. ( مهذب الاسماء ). ورمی است که در شتر عارض شود. گویند: بالبعیر ضواة؛ ای سلعة. ( منتهی الارب ). || شور و غوغا و بانگ و فریاد مردم.

ضواة. [ ض َ ] (ع اِ) مثانه مانندی که از شرم ناقه برآیدپیش از ولادت . (منتهی الارب ). || افزونی که بر گردن برآید. (مهذب الاسماء). ورمی است که در شتر عارض شود. گویند: بالبعیر ضواة؛ ای سلعة. (منتهی الارب ). || شور و غوغا و بانگ و فریاد مردم .



کلمات دیگر: