( عبجة ) عبجة. [ ع َ ب َ ج َ ] ( ع ص ) دشمن روی فرومایه که هر چه گوید یاد ندارد و باک پاس آن نکند. || بی خیر. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).
عبجه
لغت نامه دهخدا
عبجة. [ ع َ ب َ ج َ ] (ع ص ) دشمن روی فرومایه که هر چه گوید یاد ندارد و باک پاس آن نکند. || بی خیر. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
کلمات دیگر: