کلمه جو
صفحه اصلی

ضکضکه

لغت نامه دهخدا

( ضکضکة ) ضکضکة. [ ض َ ض َ ک َ ] ( ع مص ) نیک برفتن. ( زوزنی ). نوعی از رفتار بسرعت یا نوعی از رفتار بطور عام ، و آن را سکسک هم گویند. || فشاردن چیزی را و تنگ گرفتن. ( منتهی الارب ).

ضکضکة. [ ض َ ض َ ک َ ] (ع مص ) نیک برفتن . (زوزنی ). نوعی از رفتار بسرعت یا نوعی از رفتار بطور عام ، و آن را سکسک هم گویند. || فشاردن چیزی را و تنگ گرفتن . (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: