کلمه جو
صفحه اصلی

طبره

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان جراحی بخش شادگان شهرستان خرمشهر ۷۸ هزار گزی شمال خاوری شادگان کنار راه اتومبیل رو تابستانی خلف آباد به بهبهان دشت گرمسیر مالاریائی .

لغت نامه دهخدا

طبره. [ طَ ب َ رَ ] ( اِخ ) از طسوج جبل است. ( تاریخ قم ص 118 ).

طبره. [ طَ ب َ رَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان جراحی بخش شادگان شهرستان خرمشهر، واقع در 78 هزارگزی شمال خاوری شادگان ، کنار راه اتومبیل رو تابستانی خلف آباد به بهبهان. دشت ، گرمسیر، مالاریائی با 150 تن سکنه. آب آن از چاه. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت. راه آن در تابستان اتومبیل رو است. ساکنین از طایفه آلبوغش هستند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

طبره . [ طَ ب َ رَ ] (اِخ ) از طسوج جبل است . (تاریخ قم ص 118).


طبره . [ طَ ب َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جراحی بخش شادگان شهرستان خرمشهر، واقع در 78 هزارگزی شمال خاوری شادگان ، کنار راه اتومبیل رو تابستانی خلف آباد به بهبهان . دشت ، گرمسیر، مالاریائی با 150 تن سکنه . آب آن از چاه . محصول آنجا غلات . شغل اهالی زراعت . راه آن در تابستان اتومبیل رو است . ساکنین از طایفه ٔ آلبوغش هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).


پیشنهاد کاربران

در معماری ایرانی ضخامت گنبد در پای کار را گویند.


کلمات دیگر: