کلمه جو
صفحه اصلی

عباثر

لغت نامه دهخدا

عباثر. [ ع َ ث ِ ] (ع اِ) گیاهی است خوشبو. (از اقرب الموارد). ج ، عبثران . یاقوت آرد: گیاهی است مانند قیصوم . (از معجم البلدن ).


عباثر. [ ع َ ث ِ ] ( ع اِ ) گیاهی است خوشبو. ( از اقرب الموارد ). ج ، عبثران. یاقوت آرد: گیاهی است مانند قیصوم. ( از معجم البلدن ).

عباثر. [ ع َ ث ِ ] ( اِخ ) نقبی است که سرازیر میشود از جبل جهینه که هر کس از اضم به ینبع برود باید از آن عبور کند. ( از معجم البلدان ).

عباثر. [ ع َ ث ِ ] (اِخ ) نقبی است که سرازیر میشود از جبل جهینه که هر کس از اضم به ینبع برود باید از آن عبور کند. (از معجم البلدان ).



کلمات دیگر: