کلمه جو
صفحه اصلی

عبارد

لغت نامه دهخدا

عبارد. [ ع ُ رِ ] ( ع ص ) جاریة عبارد؛ دختر سپیدرنگ و تازه بدن نازک و لرزان اندام. ( ناظم الاطباء ). || شاخ نرم و نازک. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).


کلمات دیگر: