غبری . [ غ ُ ب َ ری ی ] (ص نسبی ) منسوب به غبربن غنم بن حبیب بن یشکربن وائل (بر اصح ). (منتهی الارب ).
غبری
لغت نامه دهخدا
غبری . [ غ ُ ب َ زی ی ] (ص نسبی ) منسوب به بنی غبر که جماعتی از محدثانند. (از تاج العروس ).
غبری. [ غ ُ ب َ ری ی ] ( ص نسبی ) منسوب به غبربن غنم بن حبیب بن یشکربن وائل ( بر اصح ). ( منتهی الارب ).
غبری. [ غ ُ ب َ زی ی ] ( ص نسبی ) منسوب به بنی غبر که جماعتی از محدثانند. ( از تاج العروس ).
غبری. [ غ ُ ب َ زی ی ] ( ص نسبی ) منسوب به بنی غبر که جماعتی از محدثانند. ( از تاج العروس ).
کلمات دیگر: