کلمه جو
صفحه اصلی

ضوت

لغت نامه دهخدا

ضوت. [ ض َ ] ( اِخ ) موضعی است. ( معجم البلدان ).

ضوة. [ ض َوْ وَ ] ( ع اِ ) ضواة. شور و غوغا و بانگ و فریاد مردم. گویند: سمعت ضوة القوم ؛ ای جلبتهم. ( منتهی الارب ). آواز. ( مهذب الاسماء ).

ضوت . [ ض َ ] (اِخ ) موضعی است . (معجم البلدان ).



کلمات دیگر: