کلمه جو
صفحه اصلی

شاز

فرهنگ فارسی

هم خوابگی با زن یا درشت شدن جایگاه

لغت نامه دهخدا

شأز. [ ش َءْزْ ] ( ع ص )زمین پرسنگ و ستبر. ( از متن اللغة ). جایگاه ستبر و سخت و مرتفع و خشن. ( از اقرب الموارد ). جای درشت سنگریزه ناک. ( منتهی الارب ). || ( مص ) بی آرام شدن. ( المصادر زوزنی چ بینش ص 389 ) ( از منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

شاز در کوردی معنای زیبا و جذاب را دارد
شاز:ساز


کلمات دیگر: