رسیده و نو
باوه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
باوه. [ وَ / وِ ] ( اِ ) رسیده. نو. ( یادداشت مؤلف ).
- نوباوه ؛ تازه. نورسیده. میوه که تازه به دست آمده باشد. نخستین از میوه ها که به بازار آید.
- نوباوه ؛ تازه. نورسیده. میوه که تازه به دست آمده باشد. نخستین از میوه ها که به بازار آید.
دانشنامه عمومی
مختصات: ۳۶°۱۰′۱۱″شمالی ۴۵°۲۳′۴۵″شرقی / ۳۶٫۱۶۹۶۸°شمالی ۴۵٫۳۹۵۷۸°شرقی / 36.16968; 45.39578
باوه، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سردشت استان آذربایجان غربی ایران.
این روستا در دهستان بریاجی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۱۷۲نفر (۳۵ خانوار) بوده است.
باوه، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سردشت استان آذربایجان غربی ایران.
این روستا در دهستان بریاجی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۱۷۲نفر (۳۵ خانوار) بوده است.
wiki: باوه
باوه (با فتح واو و سکون ها) در زبان لری به معنای پدر است و در زبان کردی جنوبی (کرمانشاه و ایلام) معمولاً به پدربزرگ گفته می شود.
واژه نامه بختیاریکا
از قرن 8 بزرگترین واحد ایل بختیاری از تیره تبدیل به طایفه گردید. چهارلنگ و هفت لنگ تعریف شد و از آن تاریخ تحولات زیادی در زمینه جغرافیا، تقسیمات بصورت مداوم بوجود آمد. بدین سبب هنوز اجماعی بر روی چارت بختیاری وجود ندارد. برآیند نظریات متعدد از میان کتب و ماخذ شفاهی بدین گونه می باشد. ( شاخه ) ( ط ) مم صالح
پیشنهاد کاربران
baby برگرفته شده از فارسی است!
معنی: بُرنا، شاب، رسیده، تازه، نُونَوار، جوان! -
نازنین، زیبا، قشنگ، خوشگل ( خوشمَل ) ، دوست داشتنی، خواستنی، گوگولی!
معنی: بُرنا، شاب، رسیده، تازه، نُونَوار، جوان! -
نازنین، زیبا، قشنگ، خوشگل ( خوشمَل ) ، دوست داشتنی، خواستنی، گوگولی!
باوه به زبان لری بختیاری میوندی به معنای پدرهست
کلمات دیگر: