کلمه جو
صفحه اصلی

پستا

فارسی به انگلیسی

preparation


turn, time, lead


time


فرهنگ فارسی

اندوخته، ذخیره، نوبت، کرت، دفعه، ذخیره، پس انداز
( اسم ) ۱- بر سر کاری رفتن که قبل ازین شروع در آن شده باشد ۲- ذخیره اندوخته. ۳- بار کرت دفعه : ( ابن پستاسیر آهک بساز. ) ۴- نوبت : ( من از آسیا می آیم تو گویی پستانیست ? )

فرهنگ معین

(پَ ) (اِ. ) ۱ - اندوخته ، ذخیره . ۲ - نوبت ، دفعه .

لغت نامه دهخدا

پستا. [ پ َ ] ( اِ ) بر سر کاری رفتن که قبل از این شروع در آن شده باشد. ( برهان قاطع ). || ذخیره. اندوخته. || بار. کرت. دفعه : این پستا سیرآهک بساز. || نوبت : من از آسیا می آیم تو می گوئی پستا نیست ؟. آسیا و پستا.

فرهنگ عمید

۱. اندوخته، ذخیره.
۲. نوبت، کرت، دفعه.

دانشنامه عمومی

پستا می تواند به موارد زیر اشاره کند:
حسن پستا، نویسنده و مترجم ایرانی
پستا (روزنامه)، یک روزنامهٔ سراسری پُرشمارگان در ترکیه
پاستا، نوعی غذا

گویش مازنی

اندوخته –پس انداز – ذخیره


/pastaa/ اندوخته –پس انداز – ذخیره

واژه نامه بختیاریکا

( پستا (پسدا) ) بار؛ نوبت؛ مرتبه. مثلاً یه پستا یعنی یهباره
یَه پستا

پیشنهاد کاربران

پَستا - واژه اوستایی و پارتی ( پَهلَوانیگ یا پَهلوانیک ) -
معنی: مرحله، دوره، دفعه، بار، گزگ، کرت، دست، دور، مرتبه،
نیمه، نوبت، داو!


کلمات دیگر: