ماده گاو وحشی
ارخه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ارخه. [ اَ خ َ ] ( ع اِ ) ماده گاو دشتی.ماده گاو وحشی. ج ، ارخ. ( مهذب الاسماء ) ( آنندراج ).
دانشنامه عمومی
آرخه. آرخه (به یونانی باستان: ἀρχή) واژه ای یونانی با مفاهیم اولیه «آغاز»، «سرمنشا» یا «علت نخستین» است که بعدها «قدرت»، «فرمانروایی» و «نفوذ» به عنوان معانی گسترش یافته آن پذیرفته شدند.«ماده زیرین نهایی» و «اصل غیرقابل بیان نهایی» نیز به این لیست معانی افزوده شده اند.در زبان عهد باستان (۶ام تا ۸ام پیش از میلاد)، آرخه (یا آرخای) به معنی منبع، سرمنشا یا ریشه هرچیزی که وجود دارد، می باشد. در فلسفه یونان باستان، ارسطو آرخه را به معنی عنصر یا اصل یک چیز می داند، که اگرچه، غیرقابل بیان و حس ناشدنی است، شرایط ممکن بودن آن چیز را فراهم می کند.
wiki: آرخه
دانشنامه آزاد فارسی
اَرَخَه
اَرَخَه پسر هَلدیت ، سرداری ارمنی که در نخستین سال فرمانروایی داریوش سر به شورش برداشت . ارخه به گفتة داریوش در سرزمین دوبالَه به دروغ خود را نَبوکودرَچَرَه (نبوکدنزار)، پسر نبونید خواند. ارخه بابل را گرفت و شاه بابل شد. ویندَفْرَنَه ، کمان دار داریوش در ۲۷ نوامبر ۵۲۱ ارخه و یارانش را دستگیر کرد و آن ها را به دستور داریوش در بابل به دار آویخت .
اَرَخَه پسر هَلدیت ، سرداری ارمنی که در نخستین سال فرمانروایی داریوش سر به شورش برداشت . ارخه به گفتة داریوش در سرزمین دوبالَه به دروغ خود را نَبوکودرَچَرَه (نبوکدنزار)، پسر نبونید خواند. ارخه بابل را گرفت و شاه بابل شد. ویندَفْرَنَه ، کمان دار داریوش در ۲۷ نوامبر ۵۲۱ ارخه و یارانش را دستگیر کرد و آن ها را به دستور داریوش در بابل به دار آویخت .
wikijoo: ارخه
واژه نامه بختیاریکا
( آرخه * ) مَشک دوغزنی از پوست گاو
کلمات دیگر: