کلمه جو
صفحه اصلی

استراق سمع کردن

فارسی به انگلیسی

eavesdrop, to eavesdrop

eavesdrop


فارسی به عربی

تصنة ، تنصت تنصتا

مترادف و متضاد

eavesdrop (فعل)
استراق سمع کردن

overhear (فعل)
استراق سمع کردن، از فاصله دور شنیدن

listen in (فعل)
استراق سمع کردن

واژه نامه بختیاریکا

شهاز گریدِن؛ گوش گوش کردن


کلمات دیگر: