اردنگی
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( اسم ) اردنگ
فرهنگ معین
(اُ دَ ) ( اِ. ) (عا. ) لگدی که با نوک پا بر کفل کسی بزنند، تیپا، ضربه با پا.
واژه نامه بختیاریکا
پا ورکو؛ قُندِلِه؛ پاَلقَه
پیشنهاد کاربران
تیپا
اُردنگی :اُردنگ یا هاردِنگ به دستگاه برنجکوبی که توسط حرکت آب کار می کند می گویند و منظور از اردنگی لگدی شبیه به ضربه دستگاه هاردنگ بوده .
لگد زدن - کتک زدن با پا
شلخت. [ ش َ ل َ ] ( اِ ) لگدی که با پشت پا و یا سر زانو بر نرمگاه و نشستگاه کسی در بازی و یا از روی خشم و غضب زنند. ( ناظم الاطباء ) ( از برهان ) ( از آنندراج ) . اردنگ. اردنگی. زفکنه ( در تداول مردم قزوین ) . تیپا. رجوع به شلخته و مترادفات دیگر کلمه شود.
ام کیسان. [ اُم ْ م ِ ک َ ] ( ع اِ مرکب ) لقب زانو. || ضربی که بپشت پای بر سرین مردم زنند. ( منتهی الارب ) ( از المرصع ) ( از اقرب الموارد ) . اردنگ. || قدر و اندازه. ( منتهی الارب ) .
کلمات دیگر: