کلمه جو
صفحه اصلی

از پهلو

فارسی به انگلیسی

broadside, edgeways


فارسی به عربی

من قبل
اضافت الی

من قبل


مترادف و متضاد

sideview (اسم)
از پهلو، نیمرخ، نمای جانبی

sidearm (اسم)
از پهلو، اسلحه کمری

sideling (صفت)
کج، مایل، از پهلو

sidling (صفت)
مایل، از پهلو

sideward (صفت)
از پهلو، پهلویی

sideway (صفت)
فرعی، غیر مستقیم، از پهلو، یک طرفه

by (قید)
پیرامون، کنار، در کنار، از پهلو، از نزدیک، درجه دوم

sidewards (قید)
یک ور، از پهلو، پهلویی

besides (قید)
کنار، بعلاوه، در کنار، گذشته از این، وانگهی، باضافه، در جوار، از پهلو

واژه نامه بختیاریکا

کلاکل


کلمات دیگر: