کسی که اخلاق و عادات کودکان دارد : همه کوسه و پیر و کودک سرشت بخوبی روند از چه هستند زشت . ( نظامی )
کودک مزاج
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کودک مزاج. [ دَ م ِ / م َ ] ( ص مرکب ) کودک سرشت. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کودک سرشت و کودک مزاجی شود.
پیشنهاد کاربران
کودک مشرب. [ دَ م َ رَ ] ( ص مرکب ) کودک سرشت. کودک مزاج. ( فرهنگ فارسی معین ) :
آن دنی طبعان که مغروران جاه و منصب اند
از خرد بیگانگان چند کودک مشرب اند.
آن دنی طبعان که مغروران جاه و منصب اند
از خرد بیگانگان چند کودک مشرب اند.
کلمات دیگر: