کلمه جو
صفحه اصلی

کورکا

فرهنگ فارسی

( اسم ) طبل بزرگ .

لغت نامه دهخدا

کورکا. (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش آستانه که در شهرستان لاهیجان واقع است و 491 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).


کورکا. (ترکی ، اِ) طبل بزرگ و کلان . (ناظم الاطباء). طبل بزرگ . کهورکای . کورکه . (فرهنگ فارسی معین ). کهورکه . کورگه : چون سرمست شدخروش کورکا و نای زرین به وی رسید. (جامعالتواریخ رشیدی ). و دیگر امرای هزاره کورکا در قول نزده بودند که امیر قتلغشاه حمله کرده ... (تاریخ غازان ص 64).


کورکا. ( ترکی ، اِ ) طبل بزرگ و کلان. ( ناظم الاطباء ). طبل بزرگ. کهورکای. کورکه. ( فرهنگ فارسی معین ). کهورکه. کورگه : چون سرمست شدخروش کورکا و نای زرین به وی رسید. ( جامعالتواریخ رشیدی ). و دیگر امرای هزاره کورکا در قول نزده بودند که امیر قتلغشاه حمله کرده... ( تاریخ غازان ص 64 ).

کورکا. ( اِخ ) دهی از دهستان حومه بخش آستانه که در شهرستان لاهیجان واقع است و 491 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

دانشنامه عمومی

کورکا، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان آستانه اشرفیه در استان گیلان ایران است.
این روستا در دهستان گورکا قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲٬۲۰۶ نفر (۶۳۵خانوار) بوده است.

پیشنهاد کاربران

کور: به زبان محلی به معنای دختر است
کا:به معنای کم میباشد


کلمات دیگر: