نویه
فارسی به انگلیسی
لغت نامه دهخدا
نویه. [ ی َ / ی ِ ] ( اِ ) شاخ تر و تازه را گویند که از درخت رسته باشد. ( از برهان ) ( از آنندراج ). سرع. ( برهان قاطع ) ( السامی ). سرعوع. ( السامی ). || رطوبت و تری که در درختان است. ( ناظم الاطباء ). || نوحه. ( فرهنگ اسدی نخجوانی ،از یادداشت مؤلف ). فریاد و فغان و زاری و ناله. ( از ناظم الاطباء ) :
گوش تو سال و مه به رود و سرود
نشنوی نویه خروشان را .
نویه. [ی ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سرچهان بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده ، در 85 هزارگزی جنوب شرقی سوریان و 9 هزارگزی جاده شیراز به اصفهان ، در منطقه کوهستانی سردسیری واقع است و 350 تن سکنه دارد. آبش ازقنات ، محصولش غلات و حبوبات و انگور، شغل مردمش زراعت و قالی بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).
گوش تو سال و مه به رود و سرود
نشنوی نویه خروشان را .
رودکی ( یادداشت مؤلف ).
نویه. [ی ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سرچهان بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده ، در 85 هزارگزی جنوب شرقی سوریان و 9 هزارگزی جاده شیراز به اصفهان ، در منطقه کوهستانی سردسیری واقع است و 350 تن سکنه دارد. آبش ازقنات ، محصولش غلات و حبوبات و انگور، شغل مردمش زراعت و قالی بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).
نویه . [ ی َ / ی ِ ] (اِ) شاخ تر و تازه را گویند که از درخت رسته باشد. (از برهان ) (از آنندراج ). سرع . (برهان قاطع) (السامی ). سرعوع . (السامی ). || رطوبت و تری که در درختان است . (ناظم الاطباء). || نوحه . (فرهنگ اسدی نخجوانی ،از یادداشت مؤلف ). فریاد و فغان و زاری و ناله . (از ناظم الاطباء) :
گوش تو سال و مه به رود و سرود
نشنوی نویه ٔ خروشان را .
گوش تو سال و مه به رود و سرود
نشنوی نویه ٔ خروشان را .
رودکی (یادداشت مؤلف ).
نویه . [ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سرچهان بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده ، در 85 هزارگزی جنوب شرقی سوریان و 9 هزارگزی جاده ٔ شیراز به اصفهان ، در منطقه ٔ کوهستانی سردسیری واقع است و 350 تن سکنه دارد. آبش ازقنات ، محصولش غلات و حبوبات و انگور، شغل مردمش زراعت و قالی بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
دانشنامه عمومی
نویه، روستایی از توابع بخش سرچهان شهرستان بوانات در استان فارس ایران است.
این روستا در دهستان توجردی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۶۵۷ نفر (۱۵۳خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان توجردی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۶۵۷ نفر (۱۵۳خانوار) بوده است.
wiki: نویه
نوئه (به ژاپنی: 鵺, 鵼) یک موجود یا یوکای افسانه ای در فولکلور ژاپنی که گاهی اوقات با نام شیمر ژاپنی نیز خوانده می شود. نوئه ترکیبی از چندین حیوان است، او دارای سری همانند میمون، بدنی به شکل راکون ژاپنی، دست و پاهایی به مانند ببر و دمی به شکل مار است. بر طبق افسانه ها نوئه می توانست خود را به شکل ابری سیاه در آورد و پرواز کند و به همین جهت مردم او را موجب بیماری و بدشانسی می پنداشتند.
پرآوازه ترین داستان درباره نوئه در داستان هیکه از ولایت ستسو، ادبیات کلاسیک قرون وسطی ژاپنی نقل شده است. در تابستان سال ۱۱۵۳، امپراتور کونوئه هر شب کابوس های وحشتناکی می دید تا اینکه بیمار شد. علت بیماری او ابر سیاه رنگی بود که هر روز ساعت دو بامداد بر بالای سقف کاخ پدیدار می شد. در یکی از شب ها، یک سامورایی به نام یوریماسو موناموتو بر روی سقف کاخ کشیک می داد و در لحظه ای که ابر پدیدار شد، تیری به سمت او پرتاب کرد. جنازهٔ نوئه بر روی زمین افتاد و سامورایی آن را در آب های دریای ژاپن غوطه ور ساخت.
پرآوازه ترین داستان درباره نوئه در داستان هیکه از ولایت ستسو، ادبیات کلاسیک قرون وسطی ژاپنی نقل شده است. در تابستان سال ۱۱۵۳، امپراتور کونوئه هر شب کابوس های وحشتناکی می دید تا اینکه بیمار شد. علت بیماری او ابر سیاه رنگی بود که هر روز ساعت دو بامداد بر بالای سقف کاخ پدیدار می شد. در یکی از شب ها، یک سامورایی به نام یوریماسو موناموتو بر روی سقف کاخ کشیک می داد و در لحظه ای که ابر پدیدار شد، تیری به سمت او پرتاب کرد. جنازهٔ نوئه بر روی زمین افتاد و سامورایی آن را در آب های دریای ژاپن غوطه ور ساخت.
wiki: نوئه
گویش مازنی
/noe/ شیار کوچک و سنگی در دامنه ی کوه – هر چیز ناو شکل
شیار کوچک و سنگی در دامنه ی کوه – هر چیز ناو شکل
پیشنهاد کاربران
روستای مانند شهر کوفه . ترس از مرده
کلمات دیگر: