تخت پوش
فارسی به انگلیسی
لغت نامه دهخدا
تخت پوش. [ ت َ ] ( اِ مرکب ) پوشش باشد از اقمشه. ( آنندراج ). پوشش تخت. ( ناظم الاطباء ) :
تختی از تخته زر آوردند
تخت پوشی ز گوهر آوردند.
چارطاق لاله بر مینای اخضر بسته اند.
تختی از تخته زر آوردند
تخت پوشی ز گوهر آوردند.
نظامی.
تخت پوش سبز بر صحن چمن گسترده اندچارطاق لاله بر مینای اخضر بسته اند.
( از ترجمه محاسن اصفهان ).
سبزه در اطراف مرغزار تخت پوش زمردین بر رواق انداخته و لاله در اکناف جویبار بر چرخ اخضر چهارطاق ساخته.( ترجمه محاسن اصفهان ص 100 ).کلمات دیگر: