اِستِعارۀ تَبَعیه
اصطلاحی در بیان، نوعی استعاره که در آن مستعار فعل یا از مشتقات آن باشد: بشوی ای خردمند از آن دوست دست/که با دشمنانت بود هم نشست (سعدی). «بشوی... دست» (شستن دست) استعاره است برای سلب علاقه و قطع رابطه.
اصطلاحی در بیان، نوعی استعاره که در آن مستعار فعل یا از مشتقات آن باشد: بشوی ای خردمند از آن دوست دست/که با دشمنانت بود هم نشست (سعدی). «بشوی... دست» (شستن دست) استعاره است برای سلب علاقه و قطع رابطه.
wikijoo: استعاره_تبعیه