کلمه جو
صفحه اصلی

عذاه

لغت نامه دهخدا

( عذاة ) عذاة. [ ع َ ] ( ع اِ ) زمین خوش خاک ، دور از آب و از شوری و ناگواری.( از منتهی الارب ). عذیة. ( منتهی الارب ). زمین خوش که کشت را شاید. ( مهذب الاسماء ). ج ، عذوات. زمین خوش دوراز آب و دارای گیاه ناسازگار. ( از اقرب الموارد ).

عذاة. [ ع َ ] (ع اِ) زمین خوش خاک ، دور از آب و از شوری و ناگواری .(از منتهی الارب ). عذیة. (منتهی الارب ). زمین خوش که کشت را شاید. (مهذب الاسماء). ج ، عذوات . زمین خوش دوراز آب و دارای گیاه ناسازگار. (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: