صرداح. [ ص ِ ] ( ع اِ ) صردح. جای هموار. ( منتهی الارب ). زمین سخت. زمین مستوی. ( معجم البلدان ).
صرداح. [ ص ِ ] ( اِخ ) جائیست. گویند عبارت است از قلعه ای که جن آن را از برای حضرت سلیمان بنای کردند. اما این قول صحیح نیست چونکه آن بنا موسوم است به صرواح. ( معجم البلدان ).
صرداح. [ ص ِ ] ( اِخ ) جائیست. گویند عبارت است از قلعه ای که جن آن را از برای حضرت سلیمان بنای کردند. اما این قول صحیح نیست چونکه آن بنا موسوم است به صرواح. ( معجم البلدان ).