کتاب و نامه عدل
عدل نامه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
عدل نامه. [ ع َم َ / م ِ ] ( اِ مرکب ) کتاب و نامه عدل :
چو دست را به قلم برد و عدل نامه نوشت
قلم شود به سر تیغ داد، دست ستم.
چو دست را به قلم برد و عدل نامه نوشت
قلم شود به سر تیغ داد، دست ستم.
سوزنی.
کلمات دیگر: