کلمه جو
صفحه اصلی

صدیم

لغت نامه دهخدا

صدیم . [ ص ُ ی ُ ] (معرب ، اِ) معرب سدیوم . رجوع به سدیوم شود.


صدیم. [ ص ُ ی ُ ] ( معرب ، اِ ) معرب سدیوم. رجوع به سدیوم شود.

صدیم. [ ] ( اِخ ) موضعی است در نفتالی. ( صحیفه یوشع 19:35 ) و دور نیست که همان مزرعه کفر خطین باشد که بمسافت 5 میل در مغرب طبریه واقع است. ( قاموس کتاب مقدس ).

صدیم . [ ] (اِخ ) موضعی است در نفتالی . (صحیفه ٔ یوشع 19:35) و دور نیست که همان مزرعه ٔ کفر خطین باشد که بمسافت 5 میل در مغرب طبریه واقع است . (قاموس کتاب مقدس ).



کلمات دیگر: