یعنی آفتاب
شاه مثلثی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شاه مثلثی. [ هَِ م ُ ث َل ْ ل َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یعنی آفتاب. ( شرفنامه منیری ) ( از برهان قاطع ) :
تخت تو در مربعی عرشی و کعبه ای کند
شاه مثلثی از آن کاختر چرخ اخضری.
تخت تو در مربعی عرشی و کعبه ای کند
شاه مثلثی از آن کاختر چرخ اخضری.
خاقانی.
رجوع به شاه مثلث بروج شود.کلمات دیگر: