کلمه جو
صفحه اصلی

طرطوسی

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به شهر طرطوس از مردم طرطوس .
ابوطاهر ابن حسین ابن علی ابن موسی مولف کتابی در ترجمه احوال ابو مسلم خراسانی بنام [ ابومسلم نامه ] که از میان رفته و صاحب تجارب الامم چند بار از آن نقل کرده .

لغت نامه دهخدا

طرطوسی . [ طَ رَ / طَ ] (ص نسبی ) منسوب به شهر طرطوس . (سمعانی ).


طرطوسی. [ طَ رَ / طَ ] ( ص نسبی ) منسوب به شهر طرطوس. ( سمعانی ).

طرطوسی. [ طَ رَ / طَ ] ( اِخ ) ابوالحسن طرطوسی از مشایخ بوده است. رجوع به تاریخ گزیده ص 795 شود.

طرطوسی. [ طَ رَ / طَ] ( اِخ ) ابوطاهربن حسین بن علی بن موسی ، مؤلف کتابی در ترجمه احوال ابومسلم خراسانی بنام «ابومسلم نامه »که از میان رفته و صاحب تجارب الامم چند بار از آن نقل کرده. رجوع به ابومسلم خراسانی صاحب الدعوة شود.

طرطوسی. [ طَ رَ / طَ ] ( اِخ ) رجوع به خلف بن افلح بن قاسم شود. ( روضات الجنات ص 79 ).

طرطوسی . [ طَ رَ / طَ ] (اِخ ) ابوالحسن طرطوسی از مشایخ بوده است . رجوع به تاریخ گزیده ص 795 شود.


طرطوسی . [ طَ رَ / طَ ] (اِخ ) رجوع به خلف بن افلح بن قاسم شود. (روضات الجنات ص 79).


طرطوسی . [ طَ رَ / طَ] (اِخ ) ابوطاهربن حسین بن علی بن موسی ، مؤلف کتابی در ترجمه ٔ احوال ابومسلم خراسانی بنام «ابومسلم نامه »که از میان رفته و صاحب تجارب الامم چند بار از آن نقل کرده . رجوع به ابومسلم خراسانی صاحب الدعوة شود.



کلمات دیگر: