کلمه جو
صفحه اصلی

زجاجله

لغت نامه دهخدا

( زجاجلة ) زجاجلة. [ زَ ج ِ ل َ ] ( اِخ ) گورستانیست در قرطبه واقع در محله زجاجله از محله های قرطبه. عبداﷲبن عبدالرحمان جلاجلی در این گورستان دفن شده است. ( از معجم البلدان ). رجوع به ماده بعد شود.

زجاجلة. [ زَ ج ِ ل َ ] ( اِخ ) محله ای است در قرطبه ، از آنجاست ابوبکر جلاجلی. ( از معجم البلدان ). رجوع به ماده بعد و ماده قبل شود.

زجاجلة. [ زَ ج ِ ل َ ] (اِخ ) گورستانیست در قرطبه واقع در محله ٔ زجاجله از محله های قرطبه . عبداﷲبن عبدالرحمان جلاجلی در این گورستان دفن شده است . (از معجم البلدان ). رجوع به ماده ٔ بعد شود.


زجاجلة. [ زَ ج ِ ل َ ] (اِخ ) محله ای است در قرطبه ، از آنجاست ابوبکر جلاجلی . (از معجم البلدان ). رجوع به ماده ٔ بعد و ماده ٔ قبل شود.



کلمات دیگر: