عماسا. [ ماس ْ سا ] ( اِخ ) معنای لغوی آن در قاموس کتاب مقدس «گوسفند» ذکر شده است و سپس مینویسد که نام دو تن بود. یکی عماسا پسر ثیرا و ابی جایل که در کناة آبشالوم شراکت میداشت و سردار لشکرش بود و سرانجام به دست یوآب سپهسالار داود به قتل رسید، و دیگری «عماسا» رئیس «افرائیمی » پسر «حدلای » که در سلطنت «احاز» ریاست می داشت. رجوع به قاموس کتاب مقدس شود.
عماسا
لغت نامه دهخدا
دانشنامه آزاد فارسی
عَماسا (Amasa)
(در عبری به معنی «باربر») در عهد عتیق، پسر یِترای اسماعیلی و ابیجایل خواهر داود. فرماندۀ لشکر ابشالوم بود. پس از آن که از یوآب شکست خورد، تسلیم داود شد و جای یوآب را در مقام سرفرماندهی گرفت. یوآب با نیرنگی او را کنار «سنگ بزرگی در جِبعون» به قتل رساند.
(در عبری به معنی «باربر») در عهد عتیق، پسر یِترای اسماعیلی و ابیجایل خواهر داود. فرماندۀ لشکر ابشالوم بود. پس از آن که از یوآب شکست خورد، تسلیم داود شد و جای یوآب را در مقام سرفرماندهی گرفت. یوآب با نیرنگی او را کنار «سنگ بزرگی در جِبعون» به قتل رساند.
wikijoo: عماسا
کلمات دیگر: