آرایش یافتن آراسته و پیراسته شدن
زینت گرفتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
زینت گرفتن. [ ن َ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) آرایش یافتن. آراسته و پیراسته شدن :
وین خاک خشک زشت بدو گیرد
چندین هزار زینت و زیب و فر.
شکوفه روی زمین را به سیم خام گرفت.
وین خاک خشک زشت بدو گیرد
چندین هزار زینت و زیب و فر.
ناصرخسرو.
ز نوبهار جهان زینت تمام گرفت شکوفه روی زمین را به سیم خام گرفت.
صائب ( از آنندراج ).
رجوع به زینت و دیگر ترکیب های آن شود.کلمات دیگر: