صفحه اصلی
سرخگان
بستن
لغت نامه دهخدا
لغت نامه دهخدا
سرخگان. [ س ُ خ َ ] ( اِ مرکب ) سرخجه. سرخچه. رجوع به سرخجه و سرخچه و آنندراج و برهان شود.
کلمات دیگر: