کلمه جو
صفحه اصلی

زیراه

لغت نامه دهخدا

زیراه. ( اِخ ) ( ناحیه ٔ...دشتستان ) اصل زیراه زیرآب بوده است برای آنکه در زیر رودخانه دالکی افتاده است میانه مشرق و شمال بوشهر است. قصبه این ناحیه زیراه است یازده فرسنگ از بوشهر و سی و پنج فرسنگ از شیراز دور افتاده است. شماره خانه های زیراه از 300 خانه بیشتر است و این ناحیه مشتمل است بر شش ده آباد. ( از فارسنامه ناصری ).

زیراه. ( اِخ ) نام رودی است : رودخانه دالکی و رودخانه خشت در قریه دورودگاه ناحیه زیراه دشتستان بهم آمیخته رودخانه زیراه گردد. ( از فارسنامه ناصری ). رجوع به ماده قبل شود.

زیراه . (اِخ ) (ناحیه ٔ ...دشتستان ) اصل زیراه زیرآب بوده است برای آنکه در زیر رودخانه ٔ دالکی افتاده است میانه ٔ مشرق و شمال بوشهر است . قصبه ٔ این ناحیه زیراه است یازده فرسنگ از بوشهر و سی و پنج فرسنگ از شیراز دور افتاده است . شماره ٔ خانه های زیراه از 300 خانه بیشتر است و این ناحیه مشتمل است بر شش ده آباد. (از فارسنامه ٔ ناصری ).


زیراه . (اِخ ) نام رودی است : رودخانه ٔ دالکی و رودخانه ٔ خشت در قریه ٔ دورودگاه ناحیه ٔ زیراه دشتستان بهم آمیخته رودخانه ٔ زیراه گردد. (از فارسنامه ٔ ناصری ). رجوع به ماده ٔ قبل شود.



کلمات دیگر: