کلمه جو
صفحه اصلی

ترور


مترادف ترور : آدمکشی، قتل، وحشت، خوف، هراس

برابر پارسی : کشتن، هراس، ترس بسیار، بیم، آدمکشی

فارسی به انگلیسی

assassination, terror

terror


assassination


فارسی به عربی

اغتیال

مترادف و متضاد

assassination (اسم)
ترور، قتل

thuggery (اسم)
ترور، قتل، ادمکشی

thuggee (اسم)
ترور، قتل، ادمکشی

آدمکشی، قتل


وحشت، خوف، هراس


۱. آدمکشی، قتل،
۲. وحشت، خوف، هراس


فرهنگ فارسی

ترس زیاد، بیم، هراس، خوف، وحشت، سیاست، کشتن واز، بین بردن مخالفان وایجادرعب ووحشت میان مردم
ماخوذ از فرانسه و بمعنی قتل سیاسی بوسیل. اسلحه در فارسی متداول است ٠

فرهنگ معین

(تِ رُ ) [ فر. ] (اِ. ) ۱ - هراس ، هراس افکندن ، ایجاد وحشت کردن . ۲ - کشتن ناگهانی یک فرد بدون آن که فرد مورد نظر فرصتی برای دفاع یا مقابله داشته باشد. ، ~شخصیت با دروغ و جوسازی شخصیت اجتماعی کسی را زیر سوال بردن و وجهة اجتماعی او را مخدوش کردن .

لغت نامه دهخدا

ترور. [ ت ِ رُ، رْ ] (فرانسوی ، اِ) مأخوذ از فرانسه و بمعنی قتل سیاسی بوسیله ٔ اسلحه در فارسی متداول شده است . تازیان معاصر اِهراق را بجای ترور بکار برند و این کلمه در فرانسه بمعنی وحشت و خوف آمده و حکومت ترور هم اصول حکومت انقلابی است که پس از سقوط ژیروندنها (از 31 مه 1793 تا 1794 م .) در فرانسه مستقر گردید و اعدامهای سیاسی فراوانی را متضمن بود. رجوع به تروریست شود.


ترور. [ ت ُ ] (ع مص ) بریده شدن و بریدن چیزی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). لازم است و متعدی . (آنندراج ). || دور افتادن از شهر خویش . || بیرون افتادن استخوان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || ساقط شدن دست . (منتهی الارب ). || فربه و با گوشت شدن . (آنندراج ). به همه ٔ معانی . رجوع به تر [ ت َ ر ر ] شود.


ترور. [ ت ُ ] ( ع مص ) بریده شدن و بریدن چیزی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). لازم است و متعدی. ( آنندراج ). || دور افتادن از شهر خویش. || بیرون افتادن استخوان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || ساقط شدن دست. ( منتهی الارب ). || فربه و با گوشت شدن. ( آنندراج ). به همه معانی. رجوع به تر [ ت َ ر ر ] شود.

ترور. [ ت ِ رُ، رْ ] ( فرانسوی ، اِ ) مأخوذ از فرانسه و بمعنی قتل سیاسی بوسیله اسلحه در فارسی متداول شده است. تازیان معاصر اِهراق را بجای ترور بکار برند و این کلمه در فرانسه بمعنی وحشت و خوف آمده و حکومت ترور هم اصول حکومت انقلابی است که پس از سقوط ژیروندنها ( از 31 مه 1793 تا 1794 م. ) در فرانسه مستقر گردید و اعدامهای سیاسی فراوانی را متضمن بود. رجوع به تروریست شود.

فرهنگ عمید

اقدام ازپیش طراحی شده برای کشتن مخالفان و یا ایجاد رعب و وحشت در میان مردم.

دانشنامه عمومی

ترور یا قتل سیاسی نوعی قتل عمدی شخصی مهم می باشد که با هدف کیفر یا با اهداف سیاسی انجام می گیرد. فرد کشته شده دارای مقام یا شهرت یا علایق سیاسی است یا به دلیل اهانت به یک مرام عقیدتی مانند یک مذهب مورد سو قصد قرار می گیرد.
ترور میکونوس
ترور بی نظیر بوتو
ترور انور سادات
ترور جان اف کندی
ترور آبراهام لینکلن
تروریسم
رده:ترورشدگان اهل ایران
ترور برگرفته از واژهٔ فرانسوی Terreur به معنای دهشت و دهشت افکنی است اما در زبان فارسی معنای دیگری پیدا کرده و در مفهوم قتل سیاسی به وسیله اسلحه متداول شده است. کاربرد واژهٔ ترور در این معنا احتمالاً تحت تأثیر شهرت دورهٔ ده ماهه حکومت انقلابی ژاکوبن ها بر فرانسه به «دوران ترور» است که در جریان آن بسیاری از ژیروندن های انقلابی در دادگاه های انقلابی با محاکماتی سریع اعدام شدند.
در واقع معنای ترور در فارسی معادل assassination در انگلیسی و Attentat در فرانسوی است و با تروریسم تفاوتهای بنیادین و مهمی دارد.
در انگلیسی ترور با assassin نامگذاری شده است که برگرفته از نام گروه شیعه پارس نزاریه، حشاشین، است که توسط حسن صباح بنیان نهاده شده بود. این گروه مابین قرن هشتم تا چهاردهم میلادی در نقاط مرکزی کشور کنونی ایران فعال بودند و با انگیزه های سیاسی دست به قتل می زدند. شایع است که قاتلان این گروه هنگام ارتکاب قتل حشیش مصرف می کردند. هر چند در صحت این شایعه ابهاماتی وجود دارد. اولین کاربرد این کلمه در زبان انگلیسی در مکبث توسط ویلیام شکسپیر در ۱۶۰۵ است.

دانشنامه آزاد فارسی

ترور (terror)
اصطلاحی فرانسوی به معنی رعب و وحشت فوق العاده و نیز به وحشت افکندن. نخستین بار در انقلاب فرانسه به دوره ای (۱۷۹۳ـ۱۷۹۴) اطلاق شد که در آن انقلابیون به دستگیری و اعدام مخالفان خود پرداختند و بیش از ۳۰۰هزار نفر را زندانی و ۱۷هزار نفر را با گیوتین اعدام کردند. این دوره را «حکومت ترور یا وحشت» نامیده اند. اصطلاح ترور کم کم در عرف سیاسی به عمل حکومت یا گروه ها و افرادی اطلاق شد که برای حفظ قدرت یا مبارزه با دولت و مرعوب کردن آن دست به آدم کُشی، آدم ربایی و خرابکاری می زدند. در اواخر قرن ۱۹ با قدرت گرفتن آنارشیست های انقلابی، به ویژه در روسیه، ترور فقط به معنای قتل سیاسی به کار رفت و کسانی را که به قتل و کشتن شخصیت های برجسته سیاسی و نظامی می پرداختند «تروریست» نامیدند. اصطلاح ترور و تروریست با همین معنی در دورۀ انقلاب مشروطیت وارد ایران شد و لفظ ترور، ترور کردن و ترور شدن به معنی قتل سیاسی و کشتن غافلگیرانه مصطلح شد و رواج یافت. ترور کردن به این معنی مطابق اصطلاح «فَتْک» در زبان عربی است. فتک به معنی آدم کُشی غافلگیرکننده است و اسم فاعل آن «فاتِک»، کسی که به این عمل مبادرت می کند، دقیقاً معادل تروریست است. پیامبر اسلام (ص) و ائمه (ع) آن را تحریم کرده اند. در معروف ترین حدیث متواتر از پیامبر (ص) آمده است: «الایمان قَیَّدَالفتکَ و لایَفتِکُ المؤمن» ایمان فتک را به زنجیر کشیده و مؤمن مرتکب فتک نمی شود. مسلم بن عقیل در واقعه کربلا هنگامی که در خانۀ هانی بن عروه پنهان شده بود، با آن که می توانست به راحتی ابن زیاد را که به عیادت هانی آمده بود به قتل رساند، چنین نکرد و در جواب هانی به همین حدیث نبوی استشهاد کرد. ترور به صورت سازمان یافته در ایران در دورۀ فدائیان اسماعیلی و پیروان حسن صباح شکل گرفت که مخالفان اصلی خود را ترور می کردند و با تهدید و ایجاد رعب و وحشت دیگران را به اطاعت از خود فرا می خواندند. در غرب فرقه اسماعیلی را assassins می نامند که از واژه حشاشین گرفته شده، ظاهراً به این علت که آنان جهت آمادگی برای کارهای خطرناک از مادۀ مخدر حشیش استفاده می کردند. امروزه در زبان انگلیسی «ترورکردن» را assassination می گویند که از همین واژه ساخته شده است. نیز ← تروریسم

فرهنگستان زبان و ادب

[علوم سیاسی و روابط بین الملل] ← قتل سیاسی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تروریسم به عنوان کاربرد زور یا تهدید به زور در داخل یک کشور به منظور ایجاد ترس و وحشت در جامعه، تضعیف و حتی سرنگونی نهادهای موجود و ایجاد تغییرات سیاسی تعریف شده است.
وقوع قتل پی در پی در پاییز ۱۳۷۷ ایران، که به قتل های زنجیره ای معروف شد، مساله ترور اسلامی؟! یا انسانی؟! بودن آن را به یک بحث جنجال برانگیز داخلی تبدیل کرد. عملیات تروریستی تابستان ۱۳۸۰ آمریکا نیز، ترور را در صحنه جهانی، بر سر زبانها انداخت. این عملیات در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۲ مصادف با ۲۰ شهریور ۱۳۸۰ انجام شد. هم در حادثه قتل های زنجیره ای ایران، و هم، در عملیات تروریستی آمریکا، عده ای کوشیدند این دو اقدام را به اسلام و مسلمانان رادیکال؟! و بنیادگرا؟! نسبت دهند. بنابراین، مقاله حاضر می کوشد، به این سؤالات پاسخ دهد: آیا اسلام با ترور موافق است یا خیر؟ آیا مسلمانان اجازه دارند با استناد به سیره معصومین، دست به ترور بزنند؟ و سرانجام ترور چه نسبتی با مجازات اسلامی دارد؟این مقاله در پاسخ به سؤالات فوق، نخست ترور را در فرهنگ علوم سیاسی تعریف و مؤلفه های آن را تعیین می کند. آنگاه به جستجوی معادل کلمه ترور در ادبیات قدیم و جدید عرب می پردازد. سپس به آیات و روایاتی که ترور را رد می کند، اشاره دارد، و تفاوت مجازات اسلامی با ترور را در قرآن، سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) و ائمه اطهار (علیهم السلام) نشان می دهد، و تفاوت این دو را با ذکر نمونه هایی از نفی ترور در تاریخ اسلام و انقلاب اسلامی توضیح می دهد، و سرانجام، مقاله با استخراج منطقی نکاتی از مطالب مطرح شده به پایان می رسد.
تعریف ترور
در فرهنگ و عرف سیاسی، تعاریف مختلفی از ترور و تروریست (terrorist) و تروریسم (terrorism) ارائه شده که در عین تنوع، بسیار به هم شبیه اند. در عوض، معنای ترور در اسلام چندان از پراکندگی برخوردار نیست، و اغلب در یک گستره و فضای محدود به کار رفته است. به همین جهت، قبل از ورود به بحث، تشریح مفهوم ترور در فرهنگ علوم سیاسی که بیشتر متاثر از فرهنگ غرب است و نیز توضیح ترور در فرهنگ اسلامی اجتناب ناپذیر است.
← ترور در فرهنگ علوم سیاسی
بنابراین، شاخصه های ترور بر پایه بیشتر تعاریف و معانی فوق عبارتند از:۱ - هر اقدامی که ایجاد ترس، وحشت، هراس، خوف و رعب در میان مردم یا مخالفان بیانجامد، و این اقدام، خشونت آمیز، زورمدارانه، غیرقانونی و هراس انگیز باشد.۲ - این اقدام با هدف برانداختن حکومت، یا به منظور در دست گرفتن امور، یا به جهت ضعیف کردن حاکمیت و دستگاه رهبری و یا با هدف تاثیر بر رفتار مخالفان صورت می گیرد.۳ - اقدام مذکور توام با قتل پنهانی، ناگهانی و غافلگیرانه است و آن نیز، با خدعه و فریب، مکر و حیله همراه و همگام است.به طور خلاصه می توان گفت: ترور در لغت به معنای ترس، هراس، خوف و وحشت است و در اصطلاح سیاسی به معنای کشتن و از بین بردن مخالفان و ایجاد رعب و وحشت میان مردم می باشد. تروریست به عامل ترور، آدم کشی، و به طور کلی به کسی اطلاق می گردد که برای رسیدن به هدف خود، کسی را غافلگیرانه بکشد و یا ایجاد وحشت و هراس نماید.تروریسم روش کسانی است که آدم کشی و تهدید مردم و ایجاد خوف و وحشت را به هر طریقی که باشد برای رسیدن به هدفهای خود لازم و درست می دانند. در نتیجه، علاوه بر شیوه و روش اقدام، انگیزه افراد یا گروه ها در انجام عمل، ملاک تروریستی بودن یا تروریستی نبودن عمل را مشخص می کند؛ یعنی اگر فرد یا گروهی با هدف سرقت یا کسب منفعت اقتصادی اقدام به آدم کشی نمایند، به این عمل، عمل تروریستی اطلاق نمی گردد؛ چرا که می بایست انگیزه فرد یا گروهی که دست به آدم کشی یا ایجاد رعب و وحشت می زنند، سیاسی باشد. به عنوان مثال، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، برخی از گروه های سیاسی، با قتل، آدم کشی و ایجاد رعب و وحشت، قصد ساقط نمودن انقلاب اسلامی و به دست گرفتن امور را داشتند؛ یعنی برای وصول به اهداف سیاسی، اقدام به قتل و خون ریزی می کردند، از این رو اقدام آنها دقیقا یک اقدام تروریستی بود.علاوه بر افراد یا گروه های سیاسی که ممکن است برای وصول به اهداف سیاسی اقدام به عملیات تروریستی نمایند، گاهی اوقات دولتها در داخل مرزهای جغرافیایی و حتی در ورای مرزهای جغرافیایی خود دست به ترور می زنند و برای دست یابی به اهداف سیاسی، مخالفین خود را با عملیات تروریستی به قتل می رسانند، به این گونه اعمال «تروریسم دولتی» اطلاق می گردد. به عنوان نمونه می توان از عملیات سازمان C. I. A ایالات متحده آمریکا نام برد که بر اساس آنچه توسط اعضای سازمان تحت عنوان خاطرات منتشر شده و یا اطلاعاتی که سازمان راسا به چاپ رسانده، در پنجاه سال اخیر این سازمان دهها عملیات تروریستی را در ورای مرزهای جغرافیایی خود از آمریکای لاتین گرفته تا آفریقا، آسیا، خاورمیانه و خاور دور انجام داده است. مانند کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ایران.البته همان طوری که یورگن هابر مارس گفته است: «تروریسم به رغم بیان و زبان مذهبی آن، پدیده ای مدرن (غیر مذهبی) است.»
...

[ویکی فقه] ترور (قرآن). ترور یا اعدام انقلابی نوعی قتل عمدی شخصی مهم می باشد که با هدف کیفر و یا با اهداف سیاسی انجام می گیرد. فرد کشته شده دارای مقام یا شهرت یا علایق سیاسی است و یا به دلیل اهانت به یک مرام عقیدتی مانند یک مذهب مورد سو قصد قرار می گیرد.
(ت ر) هراس، هراس افکندن، ایجاد وحشت کردن. کشتن ناگهانی یک فرد بدون آن که فرد مورد نظر فرصتی برای دفاع یا مقابله داشته باشد؛
تعریف اصطلاحی ترور
عمل تهدیدآمیز و ناگهانی از پیش برنامه ریزی شده که به قصد کشتن فرد یا افرادی معمولا سرشناس یا برای ایجاد رعب و وحشت در دیگران صورت می گیرد ترور نامیده می شود و ترور شخصیت یعنی با دروغ سازی و تبلیغات منفی شخصیت اجتماعی کسی را مخدوش کردن و وجهه عمومی او را از بین بردن.
ترور شخصیت
شخصیت با دروغ و جوسازی شخصیت اجتماعی کسی را زیر سؤال بردن و وجهه اجتماعی او را مخدوش کردن.
واژه شناسی ترور
...

پیشنهاد کاربران

نهانکشی

قتل سیاسی

تِرور
این واژه از دو بخش ساخته شده : تِر - اور
تِر - : هم ریشه با واژه تَرس پارسی
- اور = هم ریشه با - آر پارسی مانند : گفتار ، کردار
گرته برداری : تَرار ، تَرسیدار
دیگر برابرها : تَرسوکُشی، تَرساکُشی، دیوسان کُشی ، کُشت و کُش ، ترس و کُش


ترور ( Terror ) – تروریسم ( Terrorism ) : [اصطلاح جامعه شناسی] واژه ترور از ریشه terrour ) ) به معنای ترساندن است . این واژه برای نخستین بار در سال 1796 در متمم فرهنگ لغات فرهنگستان علوم فرانسه ظاهر شد و تروریسم را چنین معنا کرد ) ) نظام یا رژیم وحشت ) ) تنها پدیده مغایر با آرام سازی داخلی دولت ها پدیده ای است که آن را تحت عنوان تروریسم می شناسیم . تروریسم را می توان تهدید با استفاده از خشونت برای مقاصد سیاسی از سوی افراد یا گروههایی تعریف کرد که در غیر این صورت دارای هیچ گونه قدرت سیاسی رسمی نیستند . استفاده از خشونت توسط گروهایی غیر دولتی برای دستیابی به هدفهای سیاسی.
منبع https://rasekhoon. net


Assassination

ترور یعنی کشتن آدم یا هراس
Terror
وحشت
ترور


کلمات دیگر: