جیرجیرک
سیسرک
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
سیسرک. [ س ِ ] ( اِ ) کرمی که در انبار افتد وگندم را ضائع کند. ( برهان ) ( آنندراج ). کرمک گندم خوار. ( ناظم الاطباء ). رجوع به سیسک ، سیسرو و سوس شود.
فرهنگ عمید
سیسرو#NAME?
= سیسرو
دانشنامه عمومی
سوسک
پیشنهاد کاربران
Sisarek در کردی به معنای سوسک
در کوردی یعنی :سوسک
کلمات دیگر: