کلمه جو
صفحه اصلی

رشحات

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع رشحه چکه ها قطره ها .
جمع رشحه . رشحات قلم کنایه از نوشته های شخص که بوسیله قلم انجام گیرد .

لغت نامه دهخدا

رشحات. [ رَ ش َ ] ( ع اِ ) ج ِرشحة. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به رشحة و رشحه شود.
- رشحات قلم ؛ کنایه از نوشته های شخص که بوسیله قلم انجام گیرد: رشحات قلم توانای شما رسید. ( یادداشت مؤلف ).

پیشنهاد کاربران

رشحات=جمع رشح تراوشات و تراودات نوک قلم نوشته ها چک نویس ها

خیس شدن بدن از عرق

جست زدن آهو

قد کشیدن و جستن گیاه و نباتات استرشحاً قد کشید جستن کرد

هیکل کردن و رشد بچه شتر و قوت و توان گرفتن حشی


کلمات دیگر: