کلمه جو
صفحه اصلی

انقذ

عربی به فارسی

نجارت دادن , رهايي بخشيدن , نگاه داشتن , اندوختن , پس انداز کردن , فقط بجز , بجز اينکه


لغت نامه دهخدا

انقذ. [اَ ق َ ] ( ع اِ ) خارپشت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء )( از اقرب الموارد ). و رجوع به انقد و انقدان شود.


کلمات دیگر: