( مصدر ) در شمار لشکریان در آمدن سرباز شدن : تا آنکه که از آنجای بروند بلشکری کردن یا بمیرند یا پیر شوند .
لشکری کردن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
لشکری کردن. [ ل َک َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) سپاهیگری کردن. در عداد سپاهیان درآمدن : تا آنگه که از آنجای بروند به لشکری کردن یا بمیرند یا پیر شوند. ( حدود العالم ).
کلمات دیگر: