کلمه جو
صفحه اصلی

متاوج

لغت نامه دهخدا

متاوج. [ م ُ وَ ] ( ع اِ ) آن جزء از سر که بر آن تاج قرار می گیرد. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ).

متاوج. [ م ُ وِ ] ( ع ص ) تاجدار و با افسر. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ). کلاه پوش. ( آنندراج ).

متاوج . [ م ُ وَ ] (ع اِ) آن جزء از سر که بر آن تاج قرار می گیرد. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).


متاوج . [ م ُ وِ ] (ع ص ) تاجدار و با افسر. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). کلاه پوش . (آنندراج ).



کلمات دیگر: