صفحه اصلی
قرار مدار
بستن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱ - بند و بست ۲ - عهد ۳ - شرط .
لغت نامه دهخدا
قرار مدار. [ ق َ م َ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) در تداول عامه بند و بست. رجوع به قرار و مدار شود.
کلمات دیگر: