کشور فرانسه . فرنسه
فرنسا
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فرنسا. [ ] ( اِ ) نام عقل فلک کیوان است که زحل باشد. ( انجمن آرا ). در فرهنگ دساتیر و دیگر فرهنگها نیامده است.
فرنسا. [ فْرَ / ف َ رَ ] ( اِخ ) فرنسه. کشور فرانسه. ( از نقود ص 181 ). رجوع به فرانسه شود.
فرنسا. [ فْرَ / ف َ رَ ] ( اِخ ) فرنسه. کشور فرانسه. ( از نقود ص 181 ). رجوع به فرانسه شود.
فرنسا. [ ] (اِ) نام عقل فلک کیوان است که زحل باشد. (انجمن آرا). در فرهنگ دساتیر و دیگر فرهنگها نیامده است .
فرنسا. [ فْرَ / ف َ رَ ] (اِخ ) فرنسه . کشور فرانسه . (از نقود ص 181). رجوع به فرانسه شود.
کلمات دیگر: