کوفتن . یا سپردن سخت
لطس
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
لطس. [ ل َ ] ( ع مص ) کوفتن. || سپردن سخت. ( منتهی الارب ). سخت به پای سپردن. ( منتخب اللغات ). || چیزی را به چیزی پهن زدن. || سنگ و جز آن انداختن. || سنگ را به سنگ زدن. || طپانچه زدن. ( منتهی الارب ).
کلمات دیگر: