ناگفتن. [ گ ُ ت َ ] ( مص منفی ) نگفتن. مقابل گفتن :
سخن آنگه کند حکیم آغاز
یا سرانگشت سوی لقمه دراز
که ز ناگفتنش خلل زاید
یا ز ناخوردنش بجان آید.
زبان در دهان پاسبان سر است.
سخن آنگه کند حکیم آغاز
یا سرانگشت سوی لقمه دراز
که ز ناگفتنش خلل زاید
یا ز ناخوردنش بجان آید.
سعدی.
چه گویم که ناگفتنم خوشتر است زبان در دهان پاسبان سر است.
؟
رجوع به گفتن شود.