کلمه جو
صفحه اصلی

کاکدم

لغت نامه دهخدا

کاکدم. [ ک ُ دَ ] ( اِخ ) شهری است در اقصای مغرب در سمت جنوب دریا در مقابل بلاد سودان ملوک ملثمین مغرب از این مکان بوده اند. ( معجم البلدان ) ( قاموس الاعلام ترکی ). و نیز رجوع به ماده بعد شود.

کاکدم. [ دَ ] ( اِخ ) نام قبیله ای است از بربر که در بلاد بین سودان و صحرا ساکنند. ( نخبةالدهر دمشقی ص 238 ). رجوع به ماده قبل شود.

کاکدم . [ دَ ] (اِخ ) نام قبیله ای است از بربر که در بلاد بین سودان و صحرا ساکنند. (نخبةالدهر دمشقی ص 238). رجوع به ماده ٔ قبل شود.


کاکدم . [ ک ُ دَ ] (اِخ ) شهری است در اقصای مغرب در سمت جنوب دریا در مقابل بلاد سودان ملوک ملثمین مغرب از این مکان بوده اند. (معجم البلدان ) (قاموس الاعلام ترکی ). و نیز رجوع به ماده ٔ بعد شود.



کلمات دیگر: