کلمه جو
صفحه اصلی

متأخرین

فارسی به انگلیسی

moderns, late-comers

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع متاخر در حالت نصبی و جری ( در فارسی مراعات این قاعده نکنند ) : بهمین جهت است که در کتب متاخرین ... که مطالبی از این کتاب نقل کرده اند گاه آنرا باسم کتاب المزارات ... نام برده اند .

لغت نامه دهخدا

متأخرین. [ م ُ ت َ ءَخ ْ خ ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ متأخر. بازپسینان. مقابل متقدمین و پیشینیان. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). مردمان واپسین. ضد متقدمین که مردمان پیشین باشد؛ لسان متأخرین ، زبان مردمان واپسین. ( ناظم الاطباء ). متأخران. و رجوع به ماده قبل شود.

پیشنهاد کاربران

دیر کردن


کلمات دیگر: